محل تبلیغات شما
شنیدهام سخنی خوش كه پیر كنعان گفت
فراق یار نه آن میكند كه بتوان گفت

حدیث هول قیامت كه گفت واعظ شهر
كنایتیست كه از روزگار هجران گفت

نشان یار سفركرده از كه پرسم باز
كه هر چه گفت برید صبا پریشان گفت

فغان كه آن مه نامهربان مهرگسل
به ترك صحبت یاران خود چه آسان گفت

من و مقام رضا بعد از این و شكر رقیب
كه دل به درد تو خو كرد و ترك درمان گفت

غم كهن به می سالخورده دفع كنید
كه تخم خوشدلی این است پیر دهقان گفت

گره به باد مزن گر چه بر مراد رود
كه این سخن به مثل باد با سلیمان گفت

به مهلتی كه سپهرت دهد ز راه مرو
تو را كه گفت كه این زال ترك دستان گفت

مزن ز چون و چرا دم كه بنده مقبل
قبول كرد به جان هر سخن كه جانان گفت

كه گفت حافظ از اندیشه تو آمد باز
من این نگفتهام آن كس كه گفت بهتان گفت

عكس روی تو چو در آینه جام افتاد

بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد

بهترین کیف پول های محازی بین المللی

كه ,پیر ,ترك ,ز ,تو ,شنیدهام ,كه گفت ,شنیدهام سخنی ,كه پیر ,پیر كنعان ,سخنی خوش

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پایگاه اشعار توحیدی | شعر حضرت خداوند maiprepapdu Mabel's site وبلاگ امیر صبح زاهدی اشعار شب یلدا fezomotur Samuel's blog tootalbarca tnevasraimon